Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن؛

خداوند خورشید را در جایی نهد که گرم کند ولی نسوزاند . . .

فقط جمعه نیست که دلگیر است ،

کافیست دلت گیر باشد….

 

مرا اینگونه باور کن

کمی تنها ٬ کمی خسته

کمی از یاد ها رفته

خدا هم ترک ما کرده

خدا دیگر کجا رفته ؟

من آن شمعم که با سوز دل خویش

   فروزان میکنم ویرانه ای را

       اگر خواهم که خاموشی گزینم

           پریشان می کنم کاشانه ای را

ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ؛ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺍﺳﺖ

ﺍﻣﺎ

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ

ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ !!!

دل که رنجید از کسی ، خرسند کردن مشکل است ،

شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است ،

کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد ،

حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است.

دیروز ، همین حوالی

زلـزله ای آمــد….

حـالا همـه حـالـم را می پـرسند !!!

بـی خـبـر از اینکـه “مــن”

بـه ایـن لـرزیـدنـهـا

سالهـاسـت کـه عـادت کـرده ام

بـه لـرزش های شـدید شـانه هایـم

و تـَرَک های عمــیــق قــلــبـم

امــا هنـوز “خـــوبــم” !!!

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون می کنه :

این که هر کاری در توانت هست براش انجام بدی ،

آخـرش بـرگرده بگه :

مگه من ازت خواستم.

ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد ،

تا اینکه دروغی آرامم کند !!!

هر که با احساس باشد عاقبت خواهد شکست !!!

این جواب سادگیست …

عشق چیز عجیبی نیست نازنینم

همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم

ﺧـــــــﺪﺍﯾﺎ !

  ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ !

    ﺣﺮﻓﻬﺎﯾــﻢ !

       ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺷﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ !

         اما تو به حساب درد و دل بگذار

             و نگذار این رشته پاره شود ….

جواب یه حرفایی ، یه نفس عمیقه.

    بذار تو دلت بمونه

         این جوری قشنگ تره !

خداوندا

تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم.

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را ، مبادا گم کنم اهداف زیبا را ،

دلم بین امید و نا امیدی می زند پرسه ، می کند فریاد می شود خسته….

مرا تنها تو نگذاری….

شده ام سنگ صبور روزگار….

دارد تمام غم های دیرینه اش را یک جا به خوردم میدهد.

پزشکان اصطلاحاتی دارند

که ما نمی فهمیم.

ما دردهای داریم که آنها نمی فهمند.

نفهمی بد دردی است

خوش به حال دامپزشکان…. !

حسین پناهی

وقتی صدای باران را می شنوم،

پنجره را باز می کنم،

قلبم را در دستم می گیرم

و از پنجره بیرون می برم

به خدا می گویم: خدا جونم

خوب با رحمتت بشور این قلب را

دیگر نمی خواهم هیچ لکه ای از گذشته روی آن بماند…!!!!

 

آب نریختـــــم که برگردی!

آب ریختـــــم تـــا پاک شود

هر چه رد پای توست….

از زنـــدگی ام!

دلم بهانه ات را می گیرد

چقدر امروز حس می کنم نبودنت را!!!

صدایت در گوشم می پیچد و من بی اختبار می گویم:

جانم ؟؟

مرا صدا کردی؟!!!

پلکهای مرطوب مرا باور کن ،

این باران نیست که می بارد ،

صدای خسته ی من است

که از چشمانم بیرون می ریزند.

گاهی که دلتنگ می شدم

  می گفتی: دلتنگی هایت را بنویس !

     چندی ست اینجا می نویسم و دلشادم !

       از اینکه احساس می کنم ” شــــاعــــــر” شده ام !

       امشب که دلم شعر نمی خواهد چه کنم ؟

     از دلتنگی ات “دیـــــــوانــــه” شده ام !!

پیشنهاد بهتری داری ؟!؟!

ناکرده گنه در این جهان کیست؟ بگو

وآنکس که گنه نکرد, چون زیست ؟ بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

پس فرق میان من و تو چیست ؟ بگو

” خیام “

اگر با کسی نیستم خوشحال نباش

وقتی تنها مانده ام

یعنی هنوز نتوانسته ام تو را ببخشم و بروم.

لعنت به زندگی

که با زنجیر احساسم

مرا از درخت سکوت حلق آویز کرد!

نمی دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند ،

می گویند حساسیت فصلی است ،

آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم.

کاش همیشه در کودکی می ماندیم

تا به جای دل هایمان

سر زانوهایمان

زخمی می شد.

دلم نگرفته از اینکه رفته ای

دلگیرم از

همه دوست داشتنهایی

که گفتی ولی نداشتی.

صبر کن سهراب!

گفته بودی قایقی خواهم ساخت!

قایقت جا دارد؟

من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم.

وقتی تنهایی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا

خودت باشی و خودش!

خنده ام میگیرد

وقتی پس از مدت ها بی خبری

بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری میگویی:

“دلم برایت تنگ است …….”

یا مرا به بازی گرفته ای

یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی.

دلتنگی ارزانی خودت

من دگر دلم را به خدا سپرده ام.

قط پلی بودم برای عبورت

   فکر تخریب من نباش !

       به آخر که رسیدی

          دست تکان بده

خودم فرو می ریزم…. !

روزهای آخر سال است.

      به همین زودی هـــــا

       سال نو را تحویلمان می دهند.

     هفت سین ما امسال

         هفت سیلی محکم است

               که صورتمان را سرخ می کند.

گوشی موبایلی که توی دست فشرده نشه

        به خاطر تو بوسیده نشه

              شب کنار بالش گذاشته نشه

                 چند بار نیمه های شب به خاطر پیام های احتمالی چک نشه

               گوشی موبایل نیست که

        صرفا همون گوشت کوب معروفه که به خاطر نداشتن ” تو “

باید روزی صد بار کوبیدش به دیوار!

فرقی نمی کند

      لنز دوربین بر روی چه تنظیم باشد

      تنها تصویر توست

که در چشم من قاب می شود.

می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی

   می رسد روزی که احساس مرا باور کنی

      می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود

خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی

 

       می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار

 

            نامه هایی را که با دریای اشکت تر کنی

می رسد روزی که تنها در مسیر بی کسی

       بوته های وحشی گل را ز غم پرپر کنی

           می رسد روزی که صبرت سر شود در پای من

              آن زمان احساس امروز مرا باور کنی

 

هیچ وقت نگو رسیدم ته خط

اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط

یادت بیار که معلم کلاس اول گفت:

نقطه سر خط !

دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان.

برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم.

حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند

و خـیـلـی دیـــرشناختمشان !

برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش.

خنده هایی که دارم فراموششان می کنم.

و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام!

من حـرف های زیــادی بــرای گفـتن دارم

          چشــم هایـم را ورق بـــــــزن

حــرف های نـاگفـته ام را خــــودت بــخوان

چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که

اگر چیزی رو به روشون نمیاری ،

” از ســــادگی نیست” ،

شاید دیگه اونقدر واست مــهم نیستن که

روشون حساس باشی !